دادرس: کاندیداهای ریاست جمهوری برنامههای عملیاتی و اجرایی در حوزه کشاورزی ارائه دهند
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۴۱۳۱۶
رئیس اتحادیه دام سبک گفت: یکی از مهمترین مشکلات در بخش کشاورزی این است که برنامههای سالانه صرفا روی کاغذ نوشته میشوند. انتظار داریم کاندیداها برنامههای عملیاتی و اجرایی در حوزه کشاورزی ارائه دهند.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دادرس، رئیس اتحادیه دام سبک در مجموعه کرسیهای کشاورزی ۱۴۰۰ که از سوی بسیج دانشجویی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: هر ساله بخش صنعت اولویت مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری بوده؛ با این وجود امیدواریم که امسال کاندیداها برنامههای خود در حوزه کشاورزی را نیز اعلام کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: سالیان طولانی است که بخش کشاورزی ما تولید کرده و مردم بدون دغدغه این تولیدات را مصرف کرده اند، ولی واقعیت این است که منابع آب و خاک کشور محدود هستند؛ بنابراین ما باید با توجه به این محدودیتها به برنامه ریزی بپردازیم و توجه داشته باشیم که بخش کشاورزی در حوزه دام، زراعت و باغ با بهره وری پایینی روبرو است.
دادرس با تاکید بر اینکه دولت آینده باید بهره وری در بخش کشاورزی را مورد توجه قرار دهد، افزود: یکی از مهمترین مشکلات ما در بخش کشاورزی این است که برنامههای سالانه و یا برنامههای پنج ساله توسعه عملیاتی و قابل اجرا نیستند و صرفا روی کاغذ نوشته میشوند با این وجود یکی از انتظارات ما این است که کاندیداهای ریاست جمهوری برنامههای عملیاتی و اجرایی در حوزه کشاورزی ارائه دهند.
رئیس اتحادیه دام سبک تصریح کرد: ارتباط بین بخش تولید، صنعت و بازار در حوزه کشاورزی بسیار ضعیف است به همین دلیل دست رنج تولیدکننده با قیمت بالا به دست مصرف کننده میرسد و این در حالی است که تولیدکننده هیچ دسترسی به بازار ندارد؛ البته قانون انتزاع هم نتوانسته این مشکل را حل کند؛ بنابراین کاندیداهای ریاست جمهوری باید برای این حوزه برنامه داشته باشند.
وی با بیان اینکه زیرساختهای صادرات و بازرگانی کشورمان در حوزه کشاورزی ضعیف است، خاطرنشان کرد: پس از تحریم ترکیه توسط روسیه این انتظار وجود داشت که ایران بتواند بخشی از نیازهای روسیه به محصولات کشاورزی را تامین کند، اما به دلیل عدم وجود زیرساختهای لازم ما نتوانستیم کاری از پیش ببریم. همچنین به دلیل حمایت ترکیه از آذربایجان در جریان جنگ این کشور با ارمنستان، ارمنستان ترکیه را تحریم کرد؛ با این وجود پس این امید وجود داشت که ما بتوانیم نیاز ارمنستان به محصولات کشاورزی را تامین کنیم، ولی باز هم با مشکل مواجه شدیم.
دادرس بر ضرورت راه اندازی پایانه گل و گیاه تاکید کرد و افزود: سالها از آغاز عملیات احداث پایانه گل و گیاه میگذرد، اما ارادهای برای تکمیل و عملیاتی شدن این پایانه در هیچ یک از دولتها وجود نداشته و این در حالی است که اگر صادرات گل و گیاه ساماندهی شود شاید درآمد ارزی آن معادل درآمد ارزی نفت باشد.
رئیس اتحادیه دام سبک از خصولتیها به عنوان یکی دیگر از مشکلات بخش کشاورزی نام برد و افزود: خصولتیها وابسته به وزارت جهاد کشاورزی و سازمان نظام مهندسی کشاورزی هستند و در ادوار مختلف به حیاط خلوت وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شده اند. واقعیت این است که امروز تسهیلات را خصولتیها میبرند و اموری را که باید تشکلها انجام دهند به خصولتیها واگذار میشود البته اخیرا طرحی در کمیسیون کشاورزی مجلس مصوب شده که طبق آن خصولتیها با هم ادغام میشوند و این یک اقدام قابل تقدیر است.
وی در ادامه تصریح کرد: یکی دیگر از مشکلات کشاورزی این است که نهادهای تصمیم گیر و تصمیم ساز و به عبارتی دولتها و مجلسها ارتباط منسجمی با تشکلهای بخش کشاورزی ندارند و این ارتباط مقطعی و موردی است. مثلا اگر طرح اخیر کمیسیون کشاورزی مجلس که ادغام خصولتیها یکی از بخشهای آن است در اختیار تشکلها قرار میگرفت ما خیلی میتوانستیم در تدوین این طرح به کمیسیون کمک کنیم.
دادرس در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در سال ۹۹ واردات ذرت نسبت به مدت مشابه سال ۹۸، ۱۱ درصد افزایش داشته افزود: واردات جو نیز در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸، ۵۵ درصد و واردات کنجاله سویا نیز ۹ درصد کاهش داشته است با این وجود سوال این است که چرا باید جو به عنوان یکی از نهادههای اصلی دام با کاهش واردات ۵۵ درصدی مواجه شود.
رئیس اتحادیه دام سبک با بیان اینکه کاهش واردات ۵۵ درصدی جو در سال ۹۹ ضربه بزرگی به صنعت دام وارد کرد، تصریح کرد: بنده اگر جای نهادهای امنیتی بودم از متولیان امر میپرسیدم که چرا باید کاهش واردات جو ضربات بزرگی به صنعت دام وارد کردند. به هر روی با کاهش واردات قیمت جو به حدود ۷۰۰۰ تومان رسید و با احتساب کرایه حمل و نقل نیز قیمت آن بالاتر رفت در نتیجه قیمت گوشت نیز افزایش یافت.
وی تصریح کرد: به دلیل افزایش قیمت جو و به تبع آن افزایش قیمت گوشت قرمز مصرف سرانه گوشت قرمز از ۱۲ کیلو به ۶ کیلو کاهش یافته و از طرفی سرانه مصرف گوشت سفید از ۱۲ کیلو به ۳۲ کیلو رسیده است.
دادرس به مشکلات سامانه بازارگاه اشاره کرد و گفت: این سامانه به خوبی عمل نمیکند به گونهای که تولیدکنندگان بعد از ثبت سفارش خود در این سامانه و پرداخت پول آن باید ظرف دو سه روز نهاده دامی را تحویل بگیرند، اما هم اکنون دو سه ماه طول میکشد تا نهاده به دست آنها برسد.
رئیس اتحادیه دام سبک با اشاره به اینکه وضعیت سامانه بازارگاه در بخش دام فاجعه است، اظهار داشت: ما این سامانه را یک گلوگاه میدانیم و معتقدیم نه تنها نتوانسته مشکلات را حل کند بلکه به مشکلات افزوده است.
وی بیان کرد: در هر صنفی از جمله در صنف دام و طیور آدمهای مسئله دار وجود دارند، ولی سامانه بازارگاه نه تنها نتوانسته مشکلات را حل کند بلکه به مشکلات افزوده است به گونهای که همواره شاهدیم که نیروهای دولتی در استانها به دلیل تخلفاتی که مرتکب شده اند، بازداشت میشوند به هر روی معتقدم دولت نباید وارد فاز اجرا شود و فقط باید به نظارت بپردازد.
دادرس با اشاره به اینکه دولتها نمیتوانند به تولیدکنندگان زور بگویند، ولی امروز شاهدیم که دولتیها به مرغداریها و موسسات جوجه کشی میروند و جوجه را از تولیدکنندگان میگیرند و وارد بازار میکنند، افزود: با این شرایط تولیدکننده ممکن است به تولید خود ادامه ندهد به هر روی مکانیزم ما برای تولیدکنندگان باید تشویقی بوده تا تولید توجیه اقتصادی داشته باشد.
رئیس اتحادیه دام سبک با بیان اینکه سامانه بازارگاه نه تنها مفید نبوده بلکه موجب اخلال در بازار نهادهها نیز شده است، تصریح کرد: البته سامانه بازارگاه مسائل حقوقی نیز دارد به گونهای که اگر من تولیدکننده با واردکننده دچار مشکل شوم دستم به هیچ کجا بند نیست.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: دادرس نهاده های دامی کشاورزی کاندیدا های ریاست جمهوری سامانه بازارگاه حوزه کشاورزی کاهش واردات بخش کشاورزی کاندیدا ها خصولتی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۴۱۳۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
راه دشوار محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس بر کسی پوشیده نیست؛ راهی که هاتف صالحی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، از چهرههای نزدیک به طیف قالیباف معتقد است، اگر به سرمنزل مقصود نرسد، حتی ممکن است قالیباف قید نمایندگی مجلس را هم بزند.
به گزارش هم میهن، او در گفتوگویی، مذاکره و ائتلاف قالیباف با تندروها برای دوره بعدی مجلس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه میآید:
چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و… قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
منظور از تعادلبخشی این است که قالیباف به سهمخواهیها و امتیازات تندروهای مجلس دوازدهم پاسخ دهد؟
قالیباف در این شرایط باید رفتار پراگماتیسم از خود نشان دهد و دشمن را تبدیل به مخالف کند و ضدیت را از دشمن بگیرد. مخالف را به منتقد و منتقد را به کنشگر خنثی و سپس دوست خود تبدیل کند.
در این مدت کوتاه قالیباف میتواند این راه پیچیده را طی کند تا رئیس مجلس باقی بماند؟
کار بسیار سختی است. قالیباف نسبت به کنشگران دیگر (رؤسای سابق قوا) یک مؤلفه مثبت دارد. قالیباف همچنان در درون ساختار جمهوری اسلامی قدرت و ظرفیت کنشگری دارد، بنابراین باید نقش میانجی را در مواجهه با این طیف رادیکال ایفا کند. در درون ساختار سیاسی فقدان حلقه میانجی بین حاکمیت و مردم محسوس است و قالیباف میتواند این نقش را ایفا کند.
اما قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.